قاریان و حافظان قیام حسینی | اتمام حجت قرآنی «حنظلة بن اسعد» با کوفیان + فیلم
کد خبر: 4156893
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۵

قاریان و حافظان قیام حسینی | اتمام حجت قرآنی «حنظلة بن اسعد» با کوفیان + فیلم

حنظلة بن اسعد شبامی از جمله قاریان ممتاز کوفی بود که با توجه به تسلط و اشرافی کافی به کلام وحی در واقعه عاشورا با قرائت آیاتی از قرآن کریم با سپاه کوفیان اتمام حجت کرد.

قاریان و حافظان قیام حسینی/اتمام حجت قرآنی حنظله با کوفیانبه گزارش ایکنا، در میان شهدای دشت کربلا در عاشورای سال 61 هجری، اشخاص گوناگونی از طیف‌های مختلف به چشم می‌خورند، شخصیت‌هایی که هر کدام از قومیت و قبیله‌ای خاص، از بنی‌اسد گرفته تا بنی‌همدان، گرد شمع وجودی عبد صالحی چون حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع) گرد آمده بودند تا در التزام رکابش، حق را فریاد کنند.

صرف نظر از خاستگاه قومیتی هر یک از ایشان و البته با نظر به اینکه بخش اعظمی از آنها را افرادی منتسب به خاندان عصمت و طهارت و در اصطلاح هاشمیان تشکیل می‌دادند، برخی از این شهدا با شاخصه‌ای ویژه، نامشان در تارک تاریخ ثبت و به یادگار مانده است. شاخصه‌ای به نام قرآن که زندگی هر یک از ایشان را تا پیش از نائل شدن به مقام شهادت در عاشورای حسینی، به واسطه انس و قرابت با کلام وحی، متفاوت‌تر از سایر شهدا کرده است. تأثیر قرآن در زندگی این افراد موجب شده است تا هر زمان به مرور مقاتل عاشورا می‌پردازیم، هر نوبت به محض رویارویی با نام این افراد، درنگی بیشتر در رفتار و سکناتشان داشته باشیم.

یکی از این شهدا که در روز عاشورا، حضوری با بصیرت به واسطه انس با قرآن و بهره‌مندی از آموزه‌های آن داشت، «حنظلة بن أسعد شبامی» بود. در نام این شهید دشت کربلا البته اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی همچون ابن شهرآشوب نام فردی مشابه آن یعنی  «سعد بن حنظله» را در شمار شهدای کربلا آورده‌اند.

حنظله شبامی است نه شامی

در برخی از اقوال نیز نسب او شامی آورده شده است، اما شبام از صحت بیشتری برخوردار است؛ نام منطقه‌ای است در یمن و از آنجا که حنظله نیز از قبیله بنی‌همدان است این مسئله که شهرت او شبامی است نه شامی، مسجل می‌شود.

حنظله از جمله قاریان ممتاز کوفی است که بنا به برخی اسناد، زمان حضورش در عاشورای حسینی، 40 ساله بوده است. در مورد چگونگی ملحق شدنش به کاروان امام حسین(ع) اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما به نظر می‌رسد دو الی سه روز پیش از عاشورا با گریختن از کوفه و شکستن حلقه محاصره سپاهیان عمر سعد خود را به اردوگاه امام حسین(ع) رسانده باشد.

همانطور که پیشتر اشاره شد، در آن زمان قاری قرآن صرف فردی که به قرائت و تلاوت قرآن بپردازد، نبوده است؛ همچون بریر بن خضیر که او علاوه بر قاری قرآن بودن، مفسر قرآن نیز محسوب می‌شده است؛ «حنظله» نیز قاری قرآن با اشراف کامل بر کلام وحی بوده است و به این جهت و تسلطی ناب بر قرآن، از سخنوری و فصاحت مثال‌زدنی برخوردار بوده است.

حجت‌الاسلام و‌المسلمین سیدکاظم تکیه‌ای؛ محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام در این باره می‌گوید: او(حنظله) به سخنوری و فصاحت شهره بود و از جمله قاریان قرآنی است که قرائت او ملاک محسوب می‌شد به این معنی که وقتی قرآن می‌خواند، کاتب قرآن‌نویس می‌توانست با تکیه بر قرائت او، قرآن را بدون هیچ خبط و خطایی بنویسد.

حنظله از طرف امام حسین(ع) با ابن سعد مذاکره کرد

اما حنظله بن أسعد شبامی را در واقعه عاشورا بیشتر با پیام‌رسان و اینکه پیک امام حسین(ع) بوده است، می‌شناسند و به غیر از فصاحت و سخنوری که بدان اشاره شده که البته به جهت انس و الفت او با قرآن بوده است، به عنوان معتمد امام حسین(ع) به دفعات مأمور شد تا پیام ایشان را به عمر سعد، فرمانده سپاه کوفیان رسانده و حتی با او به گفت‌و‌گو بنشیند.

حجت‌الاسلام تکیه‌ای در این مورد نیز چنین ادامه می‌دهد: گذشته از فصاحت و سخنوری حنظله، نکته مهم دیگر اینکه او از شجاعت و دلیری خاصی نیز برخوردار بوده است، چنانکه مراجعه مکرر او برای مذاکره با عمرسعد یا آن زمان که بی‌باکانه در مقابل سپاه کوفه به سخنرانی می‌پردازد، از جمله نکاتی است که دال بر این نکته دارد.

حنظلة بن أسعد شبامی

آنچه که از نقاط عطف حضور حنظلة بن أسعد شبامی در واقعه کربلا محسوب می‌شود، موعظه‌گری او مبتنی بر قرآن است تا جایی که حتی وقتی مقابل سپاه کوفه اقدام به سخنرانی می‌کند با استفاده از آیات قرآن با ایشان داد سخن می‌دهد.

قرائت آیات «غافر» در برابر سپاه کوفه

حنظله از جمله کسانی بود که ظهر عاشورا خود را سپر جان پناه امام حسین(ع) و سایر نمازگزاران کرد تا ایشان مصون از حمله بی امان دشمن بتوانند  نماز ظهر عاشورا را اقامه کنند و زمانی اذن میدان از امام حسین(ع) گرفت که دیگر اغلب یاران آن حضرت به شهادت رسیده بودند. او در مقابل سپاه کوفه ایستاد و با قرائت آیاتی از قرآن و مشخصاً سوره مبارکه «غافر» با آنها اینچنین اتمام حجت کرد: «یا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیکم مِّثْلَ یوْمِ الْأَحْزَابِ/ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّـهُ یرِیدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ / وَیا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ یوْمَ التَّنَادِ / یوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ مَا لَکم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن یضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»(غافر / 30 تا 33)

معنی این آیات این است: «‌ای قوم من، من از روزی مثل روز گروه‌های مخالف خدا بر شما می‌ترسم. از سرنوشتی نظیر سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنها آمدند. وگرنه خدا بر بندگان خود ستم نمی‌خواهد. و‌ای قوم من، من بر شما از روزی که مردم یکدیگر را به یاری هم ندا درمی‌دهند، بیم دارم. روزی که پشت کنان بازمی‌گردید، برای شما در برابر خدا هیچ حمایتگری نیست و هر که را خدا گمراه کند، او را راهبری نیست.‌»

حجت‌الاسلام تکیه‌ای، کارشناس تاریخ اسلام همچنین اضافه می‌کند که حنظله آیه 34 سوره مبارکه «غافر» را نیز خوانده است: «وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ» که معنی این آیه این می‌شود: «و از این به بعد یوسف به سوی شما با معجزات و ادلّه روشن آمد و دایم از آیاتی که برای شما آورد در شک و ریب بماندید تا آنکه یوسف از دنیا برفت، گفتید که دیگر خدا پس از یوسف هرگز رسولی نمی‌فرستد. بلی این چنین خدا مردم ستمگری را که (در آیات خدا و معجزات رسل) در شک و ریبند به گمراهی خود وامی‌گذارد.

حنظله کلام آخر خود با سپاه کوفه را اینگونه بر زبان جاری ساخت: ای قوم، حسین را مکشید... و آنگاه آیه 61 از سوره مبارکه «طه» را تلاوت کرده و آنها را چنین بیم داد که: «...فَیُسْحِتَکم بِعَذَابٍ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَیٰ»(خدا شما را به عذابی سخت هلاک می‌کند و هر که دروغ بندد نومید می‌شود.‌)

حرام‌خواران گوش شنوایی برای پذیرش حق ندارند

سخنان حنظله عیناً کلام وحی بود، اما هیچ اثر و نتیجه‌ای در پی نداشت و گوش شنوایی نبود تا به واسطه آن دلی نادم و پشیمان شود، چرا که امام حسین (ع) در روز عاشورا زمانی که شخصاً به موعظه سپاهیان کوفه پرداختند و آنها با هلهله و هیاهو اجازه ندادند تا کلام آن حضرت به پایان برسد، فرمودند: «وکُلُّکُم عاصٍ لِأمری غیرُ مُستَمِعٍ قَولی فقد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِکُم.» همه شما از من نافرمانى مى‌کنید و به سخنان من گوش نمى‌دهید؛ زیرا شکم‌هایتان از حرام پُر شده و بر دل‌هایتان مُهر غفلت خورده است.

او ناامید شد و به جانب امام حسین(ع) بازگشت. آن حضرت فرمود: ای ابن أسعد، خدا تو را رحمت کند. آنها وقتی دعوت حق تو را رد کردند و حمله کردند تا خون تو و یارانت را بریزند، مستحق عذاب شدند، چه رسد به الان که یاران پارسای تو را شهید کرده‌اند.

حنظله نیز پیش از عزیمت به میدان به امام حسین(ع) گفت: فدایت شوم، راست گفتی، تو داناتر از من در دین هستی و بهتر از من آن را می‌فهمی. پس از آن گفت: آیا به سوی پروردگارمان نرویم تا به یارانمان بپیوندیم؟ که امام (ع) نیز در جواب او فرمود: چرا؛ بلکه به سوی آنچه که از دنیا و داشته‌هایش بهتر است، برو؛ به مُلکی زائل ناشدنی.

او همانطور که به جانب میدان می‌شتافت، رو به امام کرد و گفت: درود خداوند بر تو‌ ای اباعبدالله و خاندان پاکت. خداوند ما را با تو در بهشت قرین سازد.

مقاتل چنین روایت می‌کنند که امام حسین(ع) پیش از عزیمت حنظله به میدان، دعای او را آمین گفته و حنظله پس از به هلاکت رساندن بیش از 20 نفر از سپاه کوفیان به درجه رفیع شهادت نائل شد.

منابع:

ویکی شیعه

ویکی فقه

بحارالأنوار/جلد 45

گفت‌و‌گوی حجت‌الاسلام تکیه‌ای در برنامه «گلبانگ وفا»

انتهای پیام
captcha